نګاه اجمالی به حکومت داری ګذشته وچګونګی ایجاد سیستم کادری خوب
نصیراحمد – مهمند                            نصیراحمد – مهمند

 

 

قسمت ششم پیوست بګذشته                ۲۹  جنوری ۲۰۱۳میلادی

کوتاه مکثی برنتایج عمل کردهای سیستم کادری سیاه ومکدردرعرصه  بازسازی واحیای مجدد ویرانی های کشورطی یازده سال ګذشته:

درسال ۲۰۰۴ قوای نظامی امریکا مبلغ چهل ملیون دالر برای پروګرام امدادعاجل دراختیارقوماندان عمومی آن قواءقراردادکه ازین مبلغ برای حمایت « دل ودماغ» مردم افغانستان استفاده کند ۰ درسال ۲۰۱۰ این مبلغ به یک ملیارد دالررسیدکه توسط موظفین نظامی فاقد آګاهی وتجربه مسلکی وبدون مشوره بامتخصصین امدادملکی واکثرا بدون پرسش نظر افغانهابه مصرف رسید ۰لذا امدادملکی بیش از پیش شکل نظامی را بخود ګرفت و این کار با هدف ستراتیژی خروج مغایرت داشت ۰وبدان وسیله بنیاد نظامی بیش از پیش استحکام یافت وافغانها وابسته به آن شدند۰

دردسامبر۲۰۰۹ « مارک وارد» ویکی دیګراز مامورین او معلومات دست داشته در مورد بیش از (۲۲۰۰۰) پروژه ملکی را که توسط تیمهای بازسازی پیش ګرفته شده بود ، مورد بررسی قراردادواز جمله به تعداد(۱۸۰۰۰) آنرا ارزیابی نمود که در بیش از (۸۰فیصد) آن ګمتر از صد هزار دالر بمصرف رسیده بود وهمه آن اساسا پروژه هایی بودند که باید توسط افغانها پیش برده می شدند و پول آن از منابع فوق تدارک میګردید  ۰ (مارک وارد)  این پروژه هارا بنام « میوه های پایان درخت » و «حاصل زود رس وزود خراب شونده »یادکرده که در مدت کوتاه وبه سهولت پیش برده میشد واما آسیب پذیر بود ، زیرا دراجرای آن افغانها چندان سهیم نبودندتا بتوانند آنرا در مدت طویل فعال نګهدارند ۰یک انکشاف واقعی درکشور ایجاب میکند ، تا منابع کافی درآن پروژه ها بمصرف برسد که بتواند سطح استخدام رابالا ببرد، برای خانواده های افغان منبع عاید باشد ودانش افغانها را در جهت وقایه وتوانمندی مزیدافزایش دهد ۰

 شبکه انکشافی آغاخان  یک نمونه بارزازآنست که چګونه میتوانند دونفرخارجی اثرات دوامداربراجتماعات محلی افغانی  وارد کنند ۰شبکه انکشافی آغا خان پروژه های جزیی را برای دهات وقریه جات انتخاب نکرد، بلکه ( برعکس پروژه های تیمهای باز سازی ولایتی ) کوشیدتا یک ستراتیژی انکشاف محلی را با تفاهم نزدیک مردمان محل درپیش ګیرد وآن شامل پروژه هایی باشدکه بتواند چندین قریه رابدوریک  منفعت مشترک مثلا اصلاحات سیستم آبیاری باهم یکجا بسازد تاموجب خورسند ی محل شود وافغانها به آن رسیدګی نمایند وآنرا پروژه خود بدانند ۰( هرګاه درخفاهم مبرا ازغایه منفی سیاسی وتفرقه افګانه وبهم اندازی اقوام میبود ۰ ن،م)۰

یکی ازدلایل حضور تیمهای بازسازی قوای بین المللی درافغانستان آنست که ګفته میشود کارنظامی هازیرامریک آمربسیارمنسجم ترپیش میرود ، درحالیکه جانب ملکی نامنظم ودوچارپراګندګی میباشد ۰ به اساس تجارب قبلی من درمرکزناتودربروکسل ګفته فوق درست نیست ۰ تجارب من درکابل ثابت ساخت که جانب نظامی نیزبه عین شکل دچارپراګندګی بود البته که درراس آیساف یک قوماندان قرار داشت ، اماتا ماه اکتوبر ۲۰۰۸ قوماندان (قوای عملیات پایداری آزادی)بعهده اونبود ونیزبسیاری از «قوای مخصوص»زیرقومانده اوعمل نمیکردوحتی بسیاری از آنهامنسوب به دستګاه استخباراتی امریکا بودند ۰ به این اساس قوماندان آیساف نمیتوانست به قوای مختلف آیساف باآنکه ایجاب میکرد، دستوردهد ۰بسیاری کشورهای شامل آیساف محدودیت های مخصوص برای خود داشتند ، آنهم درمورد استفاده ازقواکه درکجا وچطور باید عملیات نمایند، چنانکه بعضی ازآنها اجازه عملیات را بعداز تاریکی شب نداشتندو برخی دیګرمجبوربودند وقت بیشتررا درداخل پایګاه خود باشندوتماس شان با مردم همیشګی نبود، لذا انسجام درجانب نظامی به همان اندازه پراګنده بود که درجانب ملکی وجود داشت ۰

تایید میدارم که نمایندګان آیساف تاکید بسیاربرتسریع انسجام کارهای ملکی داشتند،اما اګرجانب نظامی درانسجام امورمربوط خود باحکومت افغانستان وراپوردهی فعالیت های خود به ما ( ملل متحد)بطورلازم عمل میکرد ، درآنصورت به یقین که اینکار برانسجام امور ملکی بسیاراثر ګذار بود . مشکلات بین رهبران افغان ، رییس جمهورکرزی واعضای حکومت اودرباره( بنیاد های موازی باحکومت) روزبروز درحال افزایش بود ، کرزی این بنیاد هارا به حیث رقیب درانکشاف موسسات افغانی میدانست و اوحق بجانب بود ۰

تلاش برای دریافت ستراتیژی عمومی ، یک موضوع دلچسپ دراوایل ۲۰۰۸ بود ، اما تلاش برای توضیح هدف آن صورت نګرفت که مقصد اصلی چه است ، نظامی ها سعی داشتند تاپای ملل متحد ودیګر فعالان ملکی را درتعین همچو ستراتیژی پیش بکشند که ازطرف نظامی ها درولایات نسبتا آرام شکل داده شده بود ، طی مذاکرات درمورد ستراتیژی ، بعضااز«یونیما» وانجیوها دعوت بعمل می آمد تا ابرازنظر نمایند،لاکن  ملحوظات وایجابات نظامی اساس عمده را درهمچو مذاکرات تشکیل میداد۰«یونیما»نتوانست نمایندګیهای ملل متحد وهمچنان انجیو ها رامتقاعد سازد تا نقاط نظر قوای نظامی بین المللی رادرمناطق ناآرام تعقیب کنند وامورانکشافی خودرا زیر حمایت آنها پیش ببرند ۰زیرا اینکاربه معنی زیرتاثیرقرارګرفتن سازمانهای ملکی به منطق نظامیها بودوآنها نمیخواستند باهم آنرا مشترکا مطرح نمایند ۰

من و« مارک وارد » میخواستیم منابع مالی را از ولایات نا آرام درجنوب وشرق که تاثیر کمکهادرآن کم بود، به ولایات باثبات دردیګرقسمت های کشوراختصاص دهیم یعنی به جاهاییکه موثریت آن بیشترباشد ، ترس من ازان بود که مبادا مناطق آرام دچارمشکلات شوند، ما بیک پالیسی «وقایوی » ضرورت داشتیم تا ولایات آرام را در برابربی ثباتی وبرخورد حفظ کنیم ۰حګومت داری خوب وانکشاف اقتصادی یک «واکسین» مهم درینمورد بود ۰تقسیم تخصیصیه های مالی از نقطه نظر دیګرنیزاهمیت داشت ، زیرا زمینه رشد اقتصادی در ولایات ناآرام جنوب و شرق چندان میسر نبود ، درحالیکه درولایات آرام شمال ومرکزی افغانستان این زمینه مساعد بود واما به آن چندان توجه صورت نګرفته بود که میتوانست موجب تحول قابل ملاحظه درآنجاها شود ۰

یک دیدارازبامیا ن درارتفاعات مرکزی مویداین ادعا خواهد بودکه این ولایت برای جلب سیاهان خارجی همچنان صنایع ازموقعیت خوب برخورداراست ۰ذخایربزرګ آهن وهمچنان منابع معدنی واحجارقیمتی درهمین ساحه ودیګرساحات آرام کشوروجود دارد۰واضحا استخراج این معادن ازکوه هاورساندن آن درمارکیت، مستلزم سرمایګذاریهای بزرګ درامورزیربنایی میباشد،اما این سرمایګذاریهاموجب تحرک خودګردان رشداقتصادی شود

وقتی بریتانوی ها چندین هزارعسکررا برای انتقال یک توربین بزرګ به بند«کجکی »درهلمنددرسال ۲۰۰۸بکارګماشتند ،من ازخود پرسیدم که بکارانداختن وفعال ساختن آن توربین دریک منطقه بسیارخطرناک افغانستان چه مدتی را در برخواهد ګرفت ،سه سال بعد ازانتقال، توربین هنوزهم شروع بکارنکرده است ۰زیرا رساندن سمنت، وسایرمواد مورد ضرورت درآنجا که متواترزیرتهدید طالبان قراردارد ناممکن به نظرمی آید۰ کانادایی ها ترمیم بند« دهله» رایکی ازپروژه های مهم وانمود کردند، امادرسال ۲۰۱۱ هنوزهم بند نتوانست به فعالیت آغاز کند وپروژه بدلیل تشدید فعالیت طالبان با مشکلات بیشترازآنچه پیش بینی میشد ، مواجه ګردید۰ مسلما صرف وقت ومنابع مالی برهمچوپروژه ها میتواندنتایج بهتررا بارآورد ، درصورتیکه درمناطق آرام افغانستان عملی شوند۰

مثالهای بسیاردرموردزیان های مالی درپروژه های پلان شده دیګردردست است ۰ درجریان یک سفر در قندهار، ازیک  سردخانه بزرګ که برای نګهداری مواد رزراعتی ساخته شده بود ، دیدن کردم ، وقتی ازاهمیت این سرد خانه به یکی ازمامورین محلی خود شرح میدادم ، او بمن ګفت که این سردخانه بسیارمفید میبود، اګر به ساحه ګوچکتراعمارمیشد ۰واقعاآن ساختمان بسیار بزرګ بود وافغانهانمی توانستند ازعهده مصارف تیل دیزل برای سردنکهداشتن آن برآیند ، لذا این ساختمان را فقط به حیث یګ ګدام عمومی استفاده میکردند، نه برای تولیدات زراعتی ۰                                                    

وقتی به جلال آباد رفتم برای بازدید از یک مرکز تعلیمی خیاطی برای دختران وزنان به یک دخترخورد سال ګفتم که چقدرخوبست که یک پیشه رایاد ګرفتی که میتواند تا پایان زندګی بدردت بخورد ۰ جواب اواین بود :« برایم بهتر بود که خواندن ونوشتن رایاد میګرفتم ، وقتی اینجا به پایان رسید، من نمیتوانم ماشین خیاطی را باخود داشته باشم ، فامیلم توان خرید آنرا ندارد » ۰درینصورت چانس کار یافتن درین پروژه برای آن دخترچوان با دانشی که کسب کرده بود چه میتوانست باشد؟ قبل ازترک أنجا چندساعتی باتیم بازسازی امریکایی بودم،قوما ندان آن به ما ګفت که آنها مبلغ (۱۴۰ تا ۱۵۰ ) ملیون دالر برای پروژه های ملکی در اختیار دارند۰ اومیتواند به آسانی مبالغ بیشتر را به مصرف برساند،وقتی ازاوپرسیده شدکه آیااوازین فعالیت هابه حکومت افغانستان اطلاع میدهد،جوابش مغشوش بود  ۰

درکابل یک شفاخانه جدید توسط چینایی ها درسال۲۰۰۹ اعمار ګردید ۰کرزی مرا نیز درمحفل افتتاح آن دعوت کرد : یک عمارت بزرګ با ۳۵۰ بستر واما بدون تهویه ، آنهم در شهری پرازآلودګی هوا وخاکبادهمیشګی ۰دوسال بعد از افتتاح هنوز هم هیچ مریض درآنجا تداوی نمی شد۰

یک دستګاه برق که به کمک امریکا درحواشی کابل درحال اعماربود نه تنها کارساختمان آن چند باربه تعویق افتاد ، بلکه برای اکمال آن مبلغ پنچاه ملیون دالر بیشترازآنچه پیش بینی شده بود ، مصرف ګردید که دراخیرآن دستګاه سه صدملیون دالرمصرف برداشت ۰ این دستګاه آنقدررپیشرفته ومصارف دورانی آن چنان ګزاف بود که افغانها توان بکارانداختن وفعال نګهداشتن آنرا نداشتند، زیرا دستګاه مذکور با دیزل کار میکرد ومصارف تولید برق آن هفت چند بیشترازان برق وارداتی ازازبکستان بود که لین ان درسال ۲۰۰۹ از شمال کابل تمدید یافت ۰ درنتیجه این دستګاه مدرن که توسط امریکایی ها اعمار شده بود ، یک پروژه ناکام محسوب شدو بازرسان امریکایی خود به غیر اقتصادی بودن آن اعتراف کردند ۰

آیساف ودیګر شرکای بین المللی درطول ده سال مقادیر زیاد تیل ودیګر اشیای مورد ضرورت قوای بین المللی را به افغانستان وارد کردند که آن یک قسمت عمده واردات مجموعی افغانستا ن را تشکیل میداد، آنها برای انتقال این مواد از صدها شرکت ترانسپورتی کارګرفتند وبرای رسانیدن مواد ازمبداء تا نقطه مصرف ، با تعداد زیاد شرکت های خصوصی امنیتی قرارداد کردند تا امنیت انتقال اموال رابه دوش بګیرند ۰ دراوایل ۲۰۰۲ موافقتنامه های تخنیکی بین قوماندانهای آیساف واداره موقت افغان به امضا رسید که به آن اجازه تورید و معافیت از محصول ګمرکی برای اموال وارداتی آیساف داده شد، در طول سالهای بعد،از ین امتیازبه شکل بسیارآزاداستفاده بعمل آمد ،طوریکه مستخدمین کوچکترین شرکت قراردادی فرعی ازین معافیت استفاده های سوء کردند وبه اینوسله ملیونها دالرازعواید دولت ازبین رفت ۰

شایدامضای همچوموافقت نامه درسال ۲۰۰۲ م قابل فهم بود ، زیرا از یکطرف مقدار اشیای وارد شده کم وانواع آن محدود بود و از طرف دیګر اداره موقت این امتیاز را داشت ، ولی ازان به بعد آیساف توسعه یافت و قوایش از چند هزار به یکصدو پنجاه هزارعسکردرتمام افغانستان رسید ونیزافغانستان صاحب یک حکومت وموسسات دولتی ګردید که یک قسمت مصرف را حکومت باید از طریق عواید داخلی تدارک میکرد ۰ در طول تابستان ۲۰۱۰ حکومت افغانستان خواست تاموافقت نامه معافیت ګمرکی را مورد تجدید نظر قراردهد ویا اقلا تثبیت نماید که چه اقلام ګمرکی باشد ، ولی اینکار تاهنوز منتج به یک موافقه معقول نشده است ۰

ازوقتیکه تورید مواد موردضرورت آیساف ودیګرسازمانهای بین المللی آغازشدوکمپنی های ترانسپورتی وشرکت های خصوصی امنیتی فعال شدند ،کنترول انتقالات ضعیف ګردید واکثرمواد بطورغیرقانونی دربازارهای افغانستان بفروش میرسید ۰ اینکاربازهم برضعف حکومت می افزود ومشکل تدارک عاید را برای دولت بیشترمی ساخت وحتی فعالیت آن شرکت هاییراکه قانونی رفتارمیکردند ، تحت تاثیرقرارمیداد۰

با فقدان حسابدهی، پول بدست افغانهای ثروتمند که درعقب شرکت هابودندوبه مامورین محلی ودار ودسته های مافیایی پول می پرداختند بیشتر متمرکز میشد ۰آخرالامر یک قسمت این پولها به طالبان میرسید تا از حمله برکاروان لاری ها خوداری نمایند۰واین واقعا سیستمی است غیرقابل  کنترول وهیچکس نمیتواند مجری دست بدست شدن پولها را بررسی وکنترول کند ۰ معاشات بلند مشاوران بین المللی که بدون استیذان مقامات افغان استخدام شده بودند وبرګشت منافع قراردادیها به کشور های شان ، ناپایدارشدن عواید وحمایت ازپولهاییکه بطورغیرقانونی بسیاردست ها را طی میکرد ، همه نشا نه هایی از فساد ګسترده درافغانستان بود که مسوولیت یک قسمت آن بدوش جامعه جهانی قرار داشت ۰

بناء آنچه ازین مبحث به آموزش ګرفته میشود نشان میدهد که با ید مردم را هیچوقت از یاد نبریم ـ حقوق ملت ها را پایمال نکرده وحقیر نشماریم ، بلکه کمک نماییم ، فرصت وزمینه را مساعد کنیم تا مردم برای یک پروګرام ملی وسراسری خود ضرورتها ونیازهای شانرا درک ، مشخص ودرجه بندی نمایند وبفهمند نیازمندیهای خودرا چګونه و به کدام طریقه معقول اکمال کرده میتوانند وبازهم درپهلوی اینها عنصرمهم دیګراینکه آزادی واقعی  عمل داشته و متیقن شوند که هیچ چیزوهیچکس بالای شان تحمیل نشده ، بلکه هرچیزی را که بخوشی ورضای خود انجام میدهندبخاطرنفع شخصی واجتماعی خود شان ومبراازضرربدیګران است ۰

درپایان  در حالیکه ازآغاز فاجعه مصیبتار ومصییبت زای ثورتا ایندم سیاست کادری حکومت ها از نوع سیاست های مکدر وسیاه وناکام بوده ومورد نفرت قراردارد ، امیدوارم به استعانت خدای عزوجل و به قوت فکروهمت رادمردان ایثارګروبه بازوی شیربچه های باشهامت ودلاورافغان روزی فرا رسد که دیګرملت باشهامت مصیبت دیده افغان به این مصایب و قام شرمی ها ی سی ساله اخیرنقطه پایان ګذاشته وجایش را به یک افغانستان آرام وآباد تخلیه نمایدوافغانها هرچه زودترمقام واعتباروعزت خویشرا مجددادرکنار ملل متمدن وپیشرفته جهان احراز نماید ودیګر درهیچ جای دنیا به حیث سمبول ومثال های فساد،جنګ وفقر بیسوادی وجهل وسایرعناوین بدبختی وننګین یاد وشناخته نشوند۰

دلته هرڅوک چه اوسیږی بس افغان دی       توراوسپین پیداکول پکشی ملی تاوان دی

لوی هیوادبه په ملی وحدت جوړیږی     دا زموږ عقیده ، دامو ارمان دی

                                                                         پایان


January 29th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات